اگر من معلم عربی بودم از شاگر دانم می خواستم متن کتاب را به صورت گروهی در کلاس به نمایش بگذارند یعنی هر درس به صورت نمایش در کلاس اجرا شود وهمچنین کلمات ساده ای مثل احوال پرسی ومیوه ها وغذا ها رو به شاگردام یاد میدادم وازشون می خواستم که در کلاس از اونها استفاده کنند.
اگر من معلم عربی بودم هر جلسه فیلمی کوتاه وبا کلمات ساده رو در کلاس نشان میدادم وبعد از آن کلمات سخت رو برای بچه ها معنا میکردم
اگر معلم عربی بودم هر چند جلسه یکبار یکی از روزنامه های عربی رو به کلاس می آوردم ویک قسمت رو میخوندم وبراشون ترجمه میکردم مثلا قسمت "حظک الیوم"از روزنامه الوفاق به این صورت که ماه تولد شاگردانم رو میپرسیدم وبراشون قسمت مربوطه رو می خوندم وترجمه میکردم :study:
درسته که دانش آموزان از متون چیزی متوجه نمی شن ولی به صورت خودکار با فایده ی زبان عربی آشنا میشن وکاربردش رو لمس میکنند.
اگر معلم عربی بودم به جای اینکه پشت به بچه ها و رو به تخته تند تند قواعد رو بنویسم ، برای یاد دادن هر کدوم از قواعد یه داستان تعریف میکردم ویا اینکه از شعر استفاده میکردم که تمام معلم ها این شعر ها رو بلدند مثل:
"معارف شش بود ،مضمر، اضافه ،علم، ذو الام و موصول واشاره" و...
اگر معلم عربی بودم هر روز که به کلاس میرفتم حدیث یا ایه ای که مربوط به درسم بود رو پای تخته مینوشتم مثلا اگر می خواستم فعل امر رو درس بدم از حدیث یا آیه ای استفاده می کردم که فعل امر توی اون موجود باشه
می بینید....معلمی یه مهارته....یک معلم می تونه با همون اطلاعات اندکش معلم خوبی باشه اگر طریقه درست درس دادن رو یاد بگیره وتمرین کنه
مطمئن باشید برای انجام تمام این کارها در کلاس وقت هست ،فقط لازمه که معلمین محترم کمی تنظیم وقت در کلاس داشته باشند
البته این متن بیشتر شبیه درد ودل و همچنین شکایت از معلمین عربی بود وامیدوارم معلمین عربی آزرده خاطر نشن