یا سلام و تقدیر از همگی ساعیان و خادمین زبان قرآن ؛
کبوتر با کبوترباز با باز کند همجنس با همجنس پرواز
مثل فارسی فوق این حدیث شریف را به یاد می آورد:
"الأرواح جنود مجندة فما تعارف منها ائتلف وما تناكر منها اختلف."
و معنای تحت اللفظی آن چنین است: ارواح صف های به هم پیوسته هستند، آنهائی که با هم سنخیت دارند با یکدیگر مانوس می شوند و الفت می گیرند، و آنهائی که سنخیتی ندارند با هم اختلاف می ورزند.
ابناثیر در "نهایه" واژه "مجندة" را به معنای "مجموعه" گرفته، و تعبیر فوق الذكر را نظیر عباراتی چون "ألوف مؤلفة" و "قناطیر مقنطرة" دانسته است. مفهوم این جمله بنا بر نظر وی این است كه ارواح در ابتدا، از ائتلاف و اختلاف آفریده شدهاند. درست همان گونه كه لشكریانی با یكدیگر روبرو می گردند، تقابل جنود با یكدیگر به این مفهوم است كه هر كدام در طیف خاصی از سعادت و یا شقاوت قرار دارد، و ابدانی كه دارای ارواحند، در دنیا با یكدیگر ملاقات كرده و انس می گیرند و یا احساس كینه و دشمنی نسبت به هم می ورزند. این امر ریشه در اساس خلقت آنان دارد، و چنین است كه
خوبان به خوبان و بدان به بدان متمایل می باشند.(النهایة فی غریب الحدیث والأثر، ذیل ماده جند)
نووی عالم بزرگ و محدث سنی مذهب كه شارح روایات صحیح مسلم نیز می باشد، چنین می گوید: مقصود از "جنود مجندة" جمع های مجتمع و انواع مختلف می باشد و آشنایی آنها موجب امری است كه نفوس را بر آن قرار داده است. او سپس اقوال دیگری در معنای "جنود مجندة" نقل كرده است.(همان)
برخی آورده اند در این گونه احادیث كه ارواح به جنود تشبیه شده اند، وجه مشابهت آن است كه اجتماع یك سپاه به منظور امر مهمی صورت می گیرد؛ مثلاً فتح یك منطقه یا شكست دشمن می تواند هدف این اجتماع باشد. در این صورت یكی از دو جناح مقابل هم، حزبالله، و دیگری حزب الشیطان می باشد. نظیر همین جبهه بندی، در ارواح نیز وجود دارد، و آشنایی آنان در این دنیا با یكدیگر از الهامات پروردگار است.
كسانی كه دارای باطنی پاك و ضمیری به دور از پلیدی می باشند، خوبان را دوست می دارند و روح مؤمن با برادر مؤمن خود تجانس دارد. زیرا بر همان فطرت الهی خود باقی مانده است. مرحوم مدرس زنوزی نیز مفهوم احادیث "الارواح جنود مجندة" را همان چیزی می داند كه از حدیث «الناس معادن كمعادن الذهب والفضة» استفاده شده است. وی می فرماید: «ارواح لشكریانی مجتمعند؛ آنهایی كه همدیگر را می شناسند، مناسبت با هم دارند، و آنهایی كه یكدیگر را نمی شناسند، اختلاف دارند با یكدیگر.»(انوار جلیة، مدرس زنوزی، ص239)
ذره ذره کاندرین ارض و سماست جنس خود را همچو کاه و کهرباست . مولوی
الجنس الی الجنس یمیل .
الجنسیة علة الضم .
فکل امرئ یصبو الی من یجانس ( فلاتحقرن نفسي و أنت حبیبها ...)
کور کور را می جوید آب گودال را تهیه شده : بانگاهی به أمثال و حکم دهخدا و اینترنت ....
شرح عربی حدیث شریف را در لینک ذیل ببینید:
http://www.almenhaj.net/makal.php?linkid=1002