porseshgar نوشته است:با سلام و تشکر فراوان از استاد خزایی
1-فرمودید: در عبارت فوق "ابلیس" نقش مستثنی را دارد و منصوب به فتحه زیرا مستثنی نیز از منصوبات می باشد
سوره مبارکه محمد (19): فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنبِكَ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مُتَقَلَّبَكُمْ وَمَثْوَاكُمْ
چرا کلمه الله ضمه دارد مگر مستثنی نیست؟
2- سوره مبارکه البقره (2): ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ
چرا ریب فتحه دارد؟ و چرا تنوین نگرفته؟
با سلام وتبریک سال نو خدمت برادر پرسشگرم و با اجازه ی اساتید ...
جناب پرسشگرگرامی ضمن تشکر از پرسش هایتان اگر محبت بفرمائیید و سطح معلومات عربی و مقدار آشنایی خود با زبان عربی را بیان نمایید ممنون خواهیم شد چرا که در راهنمایی رهنمون ما خواهد بود في مثل جهت ورود به بحث اعراب کلمات قرآنی حداقل آشنایی مثلاً درخصوص اعراب مسثنی به الّا الزامی می نماید و...
واما در خصوص پاسخ سؤالات أخیرتان:
1- اگر جمله قبل از الّا ناقص و نا تمام باشد و به قولی اگر مستثنی منه در جمله ذکر نشده باشد اعراب مسثنی تابع نیاز قبل از الا خواهد بود مثل :
- ماجاء الا حمیدُ = جاء حمیدٌ فقط. چون فعل ما جاء به فاعل مرفوع نیاز داشت " مستثنای بدون مسثنی منه که به آن مفرغ گویند ؛ مرفوع آمد."
- مارأیتُ الا حمیداً = رأیتُ حميداً فقط . رأیت به مفعول منصوب نیاز داشت .
چرا در "
لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ " کلمه
الله ضمه دارد مگر مستثنی نیست؟ در اینجا جمله ی قبل از الا به خبر مرفوع نیاز دارد به همین دلیل اللهُ مرفوع آمده ...
البته در خصوص اعرب "
لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ " بحث فراوان است که اینجا مجال آن نیست ...ولی اگر جمله ی قبل از الا مثبت و کامل باشد حتما مثنی منه دارد و باید بعد از الا منصوب آورده شود مثل : جاء التلامیذُ الا حمیداً.
2- اسم معرب در دو مورد ذیل مبنی می شود یعنی دچار بنای عارضی می شود مثلاً الرجلُ -رجلٌ که معرب است و اعراب ظاهری دارد در دو مورد ذیل مبنی شده و اعرابش محلی خواهد بود و بدون ال و بدون تنوین می آید :
الف ) اگر اسم تک کلمه ای و به قولی اسم مفرد ( اسمی که مرکب نباشد ) اگر منادا شود مبنی بر ضم می آید و اعرابش محلاً منصوب می شود : رجلٌ معرب ← یارجلُ مبنی بر ضم محلاً منصوب
ب) و اگر همون رجلٌ که معرب است اسم لای نفی جنس شود مبنی بر فتح می آید و اعرابش محلاً منصوب خواهد بود :
الرجلُ في الدار .( الرجلُ مبتدا معرب و مرفوع به اعراب ظاهری ضمه ...) ← لا رجلَ في الدار . ( رجلَ مبنی بر فتح و محلاً منصوب )
چرا ریب فتحه دارد؟ و چرا تنوین نگرفته؟ چون اسم لای نفی جنس شده و بنای عارضی دارد ( مبنی بر فتح آمده ) و اعرابش محلی است.