انجمن آموزش مکالمه عربی
السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
مرحبا بک في منتدی تعليم العربية للناطقين بالفارسية
يمکنک قراءة المواضيع والتحميل بدون التسجيل. ولکن إذا أردت أن تساهم في المواضيع یجب أن تسجل في المنتدی ويتم تفعيل حسابک من قبل المدير.
مع خالص الشکر و التحية
فریق الإدارة
************
سلام
خـــــوش آمــــــــــــــــدید
برای شرکت در مباحث این انجمن و استفاده از امکانات آن نیاز به عضویت دارید. پس از تایید عضویت می توانید در مباحث انجمن شرکت کنید.
برای دانلود کتابها، درسها، فیلمها، معجمها و نرم افزارهای آموزش مکالمه از وبلاگ انجمن به آدرس زیر استفاده کنید:
http://www.arabiforall.com/
با تشکر
گروه مدیریت انجمن مکالمه عربی
انجمن آموزش مکالمه عربی
السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
مرحبا بک في منتدی تعليم العربية للناطقين بالفارسية
يمکنک قراءة المواضيع والتحميل بدون التسجيل. ولکن إذا أردت أن تساهم في المواضيع یجب أن تسجل في المنتدی ويتم تفعيل حسابک من قبل المدير.
مع خالص الشکر و التحية
فریق الإدارة
************
سلام
خـــــوش آمــــــــــــــــدید
برای شرکت در مباحث این انجمن و استفاده از امکانات آن نیاز به عضویت دارید. پس از تایید عضویت می توانید در مباحث انجمن شرکت کنید.
برای دانلود کتابها، درسها، فیلمها، معجمها و نرم افزارهای آموزش مکالمه از وبلاگ انجمن به آدرس زیر استفاده کنید:
http://www.arabiforall.com/
با تشکر
گروه مدیریت انجمن مکالمه عربی
انجمن آموزش مکالمه عربی

أهلا وسهلا بك زائرنا الكريم, أنت لم تقم بتسجيل الدخول بعد! يشرفنا أن تقوم بالدخول أو التسجيل إذا رغبت بالمشاركة في المنتدى

سوالات نحوی و صرفی خود را اینجا بنویسید تا به آنها پاسخ داده شود

رفتن به صفحه : الصفحة السابقة  1 ... 6 ... 9, 10, 11 ... 14 ... 19  الصفحة التالية

مشاهده موضوع بعدي مشاهده موضوع قبلي اذهب الى الأسفل  پيام [صفحه 10 از 19]

خزایی

خزایی
دیگه صاحب خونه شده
دیگه صاحب خونه شده
أهلا یا أستاذ أسدي الکریم ؛ عندي سؤال عن عطف البیان : قد قیل أن عطف البیان تابع جامد یوضح ما قبله و هو أشهر من متبوعه بحیث نقدر أن نجعله مکان متبوعه . و کما تعلمون ؛ إعراب " حسن" في جملة : (جاء صدیقک حسن ) هو عطف البیان ( أو البدل) فکیف یمکن أن یکون إسم مشتق ( الصفة المشبهة) عطف البیان ؟
سوالات نحوی و صرفی خود را اینجا بنویسید تا به آنها پاسخ داده شود - صفحة 10 83578 سوالات نحوی و صرفی خود را اینجا بنویسید تا به آنها پاسخ داده شود - صفحة 10 772827

بغیازی

بغیازی
گروه مدیریت انجمن
خزایی نوشته است:أهلا یا أستاذ أسدي الکریم ؛ عندي سؤال عن عطف البیان : قد قیل أن عطف البیان تابع جامد یوضح ما قبله و هو أشهر من متبوعه بحیث نقدر أن نجعله مکان متبوعه . و کما تعلمون ؛ إعراب " حسن" في جملة : (جاء صدیقک حسن ) هو عطف البیان ( أو البدل) فکیف یمکن أن یکون إسم مشتق ( الصفة المشبهة) عطف البیان ؟
سوالات نحوی و صرفی خود را اینجا بنویسید تا به آنها پاسخ داده شود - صفحة 10 83578 سوالات نحوی و صرفی خود را اینجا بنویسید تا به آنها پاسخ داده شود - صفحة 10 772827
سوالات نحوی و صرفی خود را اینجا بنویسید تا به آنها پاسخ داده شود - صفحة 10 817197 بعدالسلام و التحیة کل عام وانتم بخیر سوالات نحوی و صرفی خود را اینجا بنویسید تا به آنها پاسخ داده شود - صفحة 10 404267
صارت کلمة "حسن " اسمَ خاص للشخص و الأعلام لیست بمشتق. العلم جامد. سوالات نحوی و صرفی خود را اینجا بنویسید تا به آنها پاسخ داده شود - صفحة 10 578229
سوالات نحوی و صرفی خود را اینجا بنویسید تا به آنها پاسخ داده شود - صفحة 10 21305 کل عام وأنتم بألف خیر و دائماً الی الله أقرب سوالات نحوی و صرفی خود را اینجا بنویسید تا به آنها پاسخ داده شود - صفحة 10 373094527

http://kakaarabi.blogfa.com/

porseshgar

porseshgar
عضو ممتاز
عضو ممتاز
سلام خدمت اساتید بزرگوار

با تشکر از استاد بغیازی . چشم من در مورد هر سوال معلومات خود را مینویسم. وشما اگر در یک خط هم پاسخ دهید من متوجه می شوم. باز هم ممنونم که دانش خود را در اختیار دیگران قرار می دهید.

1- البقره (177):

لَّيْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَـكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلآئِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّآئِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاء والضَّرَّاء وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَـئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَـئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ

2-النساء (162): لَّـكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَالْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَيكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَالْمُقِيمِينَ الصَّلاَةَ وَالْمُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالْمُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ أُوْلَـئِكَ سَنُؤْتِيهِمْ أَجْرًا عَظِيمًا

چرا الصابرین در آیه اول و المقیمین درآیه دوم منصوب است؟ آیا حال یا تمیز یا قید حالت یا مدح هستند؟

3- البقره(102): وَاتَّبَعُواْ مَا تَتْلُواْ الشَّيَاطِينُ عَلَى مُلْكِ سُلَيْمَانَ ...
چرا تتلوا فعل مضارع آمده؟ می دانم که گاهی مضارع معنی ماضی میدهد ولی تحت چه شرایطی؟

بغیازی

بغیازی
گروه مدیریت انجمن
وعلیکم السلام ورحمة الله وبرکاته ؛ لاشکر علی واجب ، بارک الله فیکم وفي الجد" من طلب شیئاً وجدَّ وجد."
1- چرا الصابرین در آیه اول منصوب است؟ آیا حال یا تمیز یا قید حالت یا مدح هستند؟ مفعول به است برای فعل محذوف أمدح
2- چرا المقیمین درآیه دوم منصوب است؟ آیا حال یا تمیز یا قید حالت یا مدح هستند؟مفعول به است برای فعل محذوف أمدح
وبرخی گفته اند مجرور است معطوف به اسم موصول در " بما " یا معطوف به کاف در "إلیک" یا کاف در " من قبلک"
یعنی أنزل الیک والی المقیمن الصلاة ... یا ..من قبلک و من قبل المقیمین الصلاة ... والله أعلم بالصواب.
3-ماضي + مضارع ( در عربی)= ماضی + ماضی استمراری ( در فارسی)
پیروی کردند آنچه را که شیاطین ( انسان های شیطان صفت ) تلاوت می کردند.
سوالات نحوی و صرفی خود را اینجا بنویسید تا به آنها پاسخ داده شود - صفحة 10 54084

http://kakaarabi.blogfa.com/

خزایی

خزایی
دیگه صاحب خونه شده
دیگه صاحب خونه شده
مرحبا یا أستاذ بغیازي الکریم : کما تعلمون یأتي الحرف " أم" في جملة مسبوقة بهمزة التسویة أو همزة الإستفهام
فلماذا أتي " أم " في هذا البیت : قیمة الإنسان ما یحسنه أکثر الإنسان منه أم أقل"
2- لنا نوعان من العدل(العدول ) و هما التحقیقي ( القياسي) و التقدیري هل من الممکن أن تشرحوا العدول التقدیري
سوالات نحوی و صرفی خود را اینجا بنویسید تا به آنها پاسخ داده شود - صفحة 10 772827 سوالات نحوی و صرفی خود را اینجا بنویسید تا به آنها پاسخ داده شود - صفحة 10 208395

بغیازی

بغیازی
گروه مدیریت انجمن
خزایی نوشته است:مرحبا یا أستاذ بغیازي الکریم : کما تعلمون یأتي الحرف " أم" في جملة مسبوقة بهمزة التسویة أو همزة الإستفهام
فلماذا أتي " أم " في هذا البیت : قیمة الإنسان ما یحسنه أکثر الإنسان منه أم أقل"
سوالات نحوی و صرفی خود را اینجا بنویسید تا به آنها پاسخ داده شود - صفحة 10 772827 سوالات نحوی و صرفی خود را اینجا بنویسید تا به آنها پاسخ داده شود - صفحة 10 208395
وعلیکم السلام ورحمة الله وبرکاته یا استاذ خزایی العزیز
ومِثْلُ ذلِكَ قَوْلُ الأَخْطَل: كَذَبَتْكَ عَيْنُكَ أَمْ رَأيتَ بواسطٍ * غَلَسَ الظَّلام مِنَ الرَّبابِ خَيَالاً

(كذبت عينك: خيل إليك، ثم رجع فقال: أم رأيت بواسط خيالاً وواسط: مكانبين البصرة والكوفة)

ويَجوزُ في الشعر أنْ يُريدَ بكَذَبَتْك الاسْتِفْهَامَ ويحْذِفُ الألِفَ والدليل على ذلكَ وجودُ أم. سوالات نحوی و صرفی خود را اینجا بنویسید تا به آنها پاسخ داده شود - صفحة 10 54084

http://kakaarabi.blogfa.com/

بغیازی

بغیازی
گروه مدیریت انجمن
خزایی نوشته است:مرحبا یا أستاذ بغیازي الکریم : کما تعلمون لنا نوعان من العدل(العدول ) و هما التحقیقي ( القياسي) و التقدیري هل من الممکن أن تشرحوا العدول التقدیري
سوالات نحوی و صرفی خود را اینجا بنویسید تا به آنها پاسخ داده شود - صفحة 10 772827 سوالات نحوی و صرفی خود را اینجا بنویسید تا به آنها پاسخ داده شود - صفحة 10 208395



وعلیکم السلام ورحمة الله وبرکاته یا استاذ خزایی العزیز


عدل : عبارت است از تغيير كلمه از وزن و صيغه اصلي خود و دو نوع مي باشد :
الف : عدل تحقيقي : آن است كه كلمه از اصل خود عدول نموده مثل «احاد» كه معدول «اَحَد» مي باشد و «اُخَر» كه معدول «آخر» مي باشد .
ب : تقديري : عدل تقدیری عدولش از اصل چيز ديگري بوده است و اينها مجموعاً پانزده كلمه مي باشند بر وزن «فُعَل» :

« بلع،‌ ثعل‌‌ ، جعی ، جثم ، دلف ، زحل ، زفر ، عصم ، فتم ، قزح ، مضر ، هبل ، هدل ، عمر ، جعل »

سوالات نحوی و صرفی خود را اینجا بنویسید تا به آنها پاسخ داده شود - صفحة 10 54084

http://kakaarabi.blogfa.com/

porseshgar

porseshgar
عضو ممتاز
عضو ممتاز
سلام علیکم استاد بغیازی

بسیار ممنونم

1-النساء (162): لَّـكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَالْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَيكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَالْمُقِيمِينَ الصَّلاَةَ وَالْمُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالْمُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ أُوْلَـئِكَ سَنُؤْتِيهِمْ أَجْرًا عَظِيمًا

آیا المقیمین میتواند حال باشد یعنی در حالی که نماز گذارند؟ میدانم که حال نکره است ولی آیا معرفه هم میتواند باشد؟

2-آیا وزن فعال به فتحه فاء می تواند مصدر سماعی ثلاثی مجرد باشد؟

3-اگر کلمه غیر ذی شعور تای وحدت یا تای مبالغه آخرش باشد آیا برای جمع تای آخر برداشته می شود و ات اضافه می شود یعنی مثل کلمه ای که آخرش تای مونث است رفتار می شود؟ مثلا طیبه اگر تای آن وحده باشد جمعش طیبات می شود؟

4-سوره مبارکه نوح (23): وَقَالُوا لَا تَذَرُنَّ آلِهَتَكُمْ وَلَا تَذَرُنَّ وَدًّا وَلَا سُوَاعًا وَلَا يَغُوثَ وَيَعُوقَ وَنَسْرًا

آیا یغوث و یعوق از ریشه های غوث و عوق هستند بر وزن یفعل؟ و چرا غیر منصرف هستند و تنوین نگرفته اند؟

خزایی

خزایی
دیگه صاحب خونه شده
دیگه صاحب خونه شده
شکراً جزیلاً یا أستاذ بغیازي الکریم علی مساعدتکم و إجابتکم و هل من الممکن أن تکتبوا معنی هذه الأسماء الخمسة عشر ؟ سوالات نحوی و صرفی خود را اینجا بنویسید تا به آنها پاسخ داده شود - صفحة 10 83578

خزایی

خزایی
دیگه صاحب خونه شده
دیگه صاحب خونه شده
مرحبا یا أخي الأستاذ بغیازي الکریم ؛ أ لیست الواو في الآیة التي ذکرها أخونا porseshgar مستأنفة ؟ :َالْمُقِيمِينَ الصَّلاَةَ وَالْمُؤْتُونَ الزَّكَاةَ " لأن المؤتین ما إتبع المقیمین في الإعراب ( فأظن الواو مستأنفة) ولکن المعنا یقول أن الواو عاطفة : ولی ار آنان به ژرف اندیشان در علم(دانشمندان) و مؤمنانی که به آنچه به سوی تو و آنچه قبل از تو نازل شد ایمان می آورند و بر پا دارنگان نماز و زکات دهندگان و مؤمنان به خداوند و روز قیامت اجر کبیری خواهیم داد " و أیضا الواو المستأنفة تأتي في أول الجمل غالبا . فهذه الواو من أي نوع ؟
3- قد قیل أن الإسم الممنوع من الصرف لا یقبل تنوین التمکین فقط و یقبل التنوین التعویض و المقابلة
کما قیل إن کان الإسم المنقوص غیر منصرف یقبل تنوین العوض ( قاضٍ)
فلماذا لا نقول : أخریً / موسیً / عیسیً مع أن التنوین لیس تنوین التمکین بل هو تنوین التعویض ؟
سوالات نحوی و صرفی خود را اینجا بنویسید تا به آنها پاسخ داده شود - صفحة 10 772827 سوالات نحوی و صرفی خود را اینجا بنویسید تا به آنها پاسخ داده شود - صفحة 10 208395

خزایی

خزایی
دیگه صاحب خونه شده
دیگه صاحب خونه شده
مرحبا من جدید یا أستاذ هل من الممکن أن تشرحوا نائب المفعول ( علی سبیل المثال : ذُهــِبوا بسعید)
سوالات نحوی و صرفی خود را اینجا بنویسید تا به آنها پاسخ داده شود - صفحة 10 772827 سوالات نحوی و صرفی خود را اینجا بنویسید تا به آنها پاسخ داده شود - صفحة 10 83578

خزایی

خزایی
دیگه صاحب خونه شده
دیگه صاحب خونه شده
porseshgar نوشته است:سلام علیکم استاد بغیازی

بسیار ممنونم

1-النساء (162): لَّـكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَالْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَيكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَالْمُقِيمِينَ الصَّلاَةَ وَالْمُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالْمُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ أُوْلَـئِكَ سَنُؤْتِيهِمْ أَجْرًا عَظِيمًا

آیا المقیمین میتواند حال باشد یعنی در حالی که نماز گذارند؟ میدانم که حال نکره است ولی آیا معرفه هم میتواند باشد؟

2-آیا وزن فعال به فتحه فاء می تواند مصدر سماعی ثلاثی مجرد باشد؟

3-اگر کلمه غیر ذی شعور تای وحدت یا تای مبالغه آخرش باشد آیا برای جمع تای آخر برداشته می شود و ات اضافه می شود یعنی مثل کلمه ای که آخرش تای مونث است رفتار می شود؟ مثلا طیبه اگر تای آن وحده باشد جمعش طیبات می شود؟

4-سوره مبارکه نوح (23): وَقَالُوا لَا تَذَرُنَّ آلِهَتَكُمْ وَلَا تَذَرُنَّ وَدًّا وَلَا سُوَاعًا وَلَا يَغُوثَ وَيَعُوقَ وَنَسْرًا

آیا یغوث و یعوق از ریشه های غوث و عوق هستند بر وزن یفعل؟ و چرا غیر منصرف هستند و تنوین نگرفته اند؟
سلام علیکم و عن إذن الأستاذ بغيازي العزيز
١- در آيه اول ”المقيمين” نمي تواند حال باشد زيرا كه قبل آن واو آمده ( اين واو حاليه نيز نمي تواند باشد زيرا كه واو حاليه تنها به همراه برخي از جملات حاليه مي آيد نه بر سر حال مفرد
٢- بله وزن فعال مي تواند مصدر ثلاثي مجرد باشد مثل : ذهاب/ رواح /أداء ....
٣- در مورد تاي وحدت و مبالغه نيز صحيح اند مثل تاي در ”شجرة” كه و حدت است و جمع آن شجرات مي باشد و يا در سوره مباركه فلق كه اسم ”نفاثات” جمع ”نفاثة” آمده كه اين تاء مبالغه مي باشد و نفاثة براي مذكر و مؤنث يكسان است ( هرچند که در این سوره مقصود زنان اند )
۴- یغوث و یعوق اسم های غیر منصرف اند زیرا که بر وزن فعل می باشند و هر اسمی که بر وزن فعل باشد به دلیل شباهتش با فعل غیر منصرف است مثل أحمد / یزید
سوالات نحوی و صرفی خود را اینجا بنویسید تا به آنها پاسخ داده شود - صفحة 10 54084
از اساتید گرامی خواستارم اگر خطایی وجود دارد اصلاح گردانند

porseshgar

porseshgar
عضو ممتاز
عضو ممتاز
سلام علیکم

با تشکر از استاد خزایی

1-فرمودید : یغوث و یعوق اسم های غیر منصرف اند زیرا که بر وزن فعل می باشند و هر اسمی که بر وزن فعل باشد به دلیل شباهتش با فعل غیر منصرف است مثل أحمد / یزید

سوره مبارکه الرحمن (54): مُتَّكِئِينَ عَلَى فُرُشٍ بَطَائِنُهَا مِنْ إِسْتَبْرَقٍ وَجَنَى الْجَنَّتَيْنِ دَانٍ
استبرق بر وزن فعل است ولی تنوین دارد و منصرف است؟

2-آیا یغوث و یعوق مشتق از ریشه غوث و عوق هستند؟

3- سوره مبارکه القمر (43): أَكُفَّارُكُمْ خَيْرٌ مِّنْ أُوْلَئِكُمْ أَمْ لَكُم بَرَاءةٌ فِي الزُّبُرِ

وزن و ریشه اولاء چیست؟

4-سوره مبارکه القیامه (34): أَوْلَى لَكَ فَأَوْلَى
وزن اولی افعل است یا فعلی؟ ریشه اش اول یا ولی یا ویل است؟ آیا اولی اول و اولی دوم دقیقا مثل همند از نظر وزنی و ریشه ای و معنایی؟

5- سوره مبارکه الشعراء (192): وَإِنَّهُ لَتَنزِيلُ رَبِّ الْعَالَمِينَ

تنزیل در اینجا به معنای منزل اسم مفعول برای قرآن است. یعنی مصدر می تواند در معنای غیر مصدری و در معنای اسمی بیاید. آیا اسم غیر مصدری هم می تواند در مواردی دقیقا معنای مصدری بدهد؟

خزایی

خزایی
دیگه صاحب خونه شده
دیگه صاحب خونه شده
porseshgar نوشته است:سلام علیکم

با تشکر از استاد خزایی

1-فرمودید : یغوث و یعوق اسم های غیر منصرف اند زیرا که بر وزن فعل می باشند و هر اسمی که بر وزن فعل باشد به دلیل شباهتش با فعل غیر منصرف است مثل أحمد / یزید

سوره مبارکه الرحمن (54): مُتَّكِئِينَ عَلَى فُرُشٍ بَطَائِنُهَا مِنْ إِسْتَبْرَقٍ وَجَنَى الْجَنَّتَيْنِ دَانٍ
استبرق بر وزن فعل است ولی تنوین دارد و منصرف است؟

2-آیا یغوث و یعوق مشتق از ریشه غوث و عوق هستند؟

3- سوره مبارکه القمر (43): أَكُفَّارُكُمْ خَيْرٌ مِّنْ أُوْلَئِكُمْ أَمْ لَكُم بَرَاءةٌ فِي الزُّبُرِ

وزن و ریشه اولاء چیست؟

4-سوره مبارکه القیامه (34): أَوْلَى لَكَ فَأَوْلَى
وزن اولی افعل است یا فعلی؟ ریشه اش اول یا ولی یا ویل است؟ آیا اولی اول و اولی دوم دقیقا مثل همند از نظر وزنی و ریشه ای و معنایی؟

5- سوره مبارکه الشعراء (192): وَإِنَّهُ لَتَنزِيلُ رَبِّ الْعَالَمِينَ

تنزیل در اینجا به معنای منزل اسم مفعول برای قرآن است. یعنی مصدر می تواند در معنای غیر مصدری و در معنای اسمی بیاید. آیا اسم غیر مصدری هم می تواند در مواردی دقیقا معنای مصدری بدهد؟
سلام علیکم :
1- بله در آیه فوق " إستبرق" بروزن " إستفعل" می باشد به همین منظور بسیاری از علماء و قاریان آن را غیر منصرف دانسته و آن را به فتح قاف خوانده اند ( مانند ابن محیصن)
و برخی دیگر آن را منصرف دانسته اند علی رغم اینکه بر وزن فعل است زیرا که برای غیر منصرف بودن می بایست حداقل دو سبب از اسباب منع الصرف در یک اسم جمع شده باشد تا آن غیر منصرف باشد و در این اسم تنها سبب وزن فعل وجود دارد اما در اسم های " یعوق" و یغوث" دو سبب وجود دارد یکی وزن فعل و دیگری علمیت ( نام دو بت اند)
ضمنا در مورد " استبرق" نه تنها در مورد صرف و منع الصرف بلکه در بسیاری دیگر از موارد اختلاف است از این مورد که بسیاری آن را عجمه( غیر عربی ) و فارسی می دانند از استبره و یا استبرگ ( دسته اولی که استبرق را غیر منصرف می دانستند دلیل دوم را عجمه بیان کردند) و برخی آن را عربی از ( برق / یبرق) می دانند
2- بله " یغوث " از ریشه غوث و " یعوق " از ریشه " عوق" می باشد
3- أولئکم : اسم اشاره بعید است که برای مذکر و مؤنث یکسان است و ریشه آن " أولاء" می باشد که البته واو آن زایده و در اصل " ألا" بر وزن فُعال می باشد و گاه به آن هاء تنبیه می افزایند و می گویند : هؤلاء ( اسم اشاره به قریب و مبنی بر کسر) و یا به آن کاف خطاب می افزایند که این کاف خطاب یا به شکل مفرد مذکر است و یا جایز است که در جنس و عدد از مخاطب پیروی کند
4- در آیه فوق " أولی" مؤنث " أوّل" می باشد به معنای شایسته تر : {عذاب} برای تو شایسته تر است ( وای بر تو) و وزن آن فُعلی می باشد و در مورد ریشه آن چندین نظر وجود دارد : 1- از ماده : أ/و/ل 2- از ماده وول 2- از ماده وِوّل ( بر وزن فوعل)
5- در مواردی مصدر به معنای اسم فاعل یا مفعول آمده : زید عدل( زید عادل) و یا صید ( به معنای مصید)
با اضافه کردن یاء مشدده و تاء مدوره به برخی از اسم ها آن ها را به مصدر می توان تبدیل کرد که به آن مصدر جعلی ( صناعی) می گویند مثل إنسان .......... إنسانیة ( انسان بودن) جاهلیة ( جاهل بودن) و...
از اساتید گرامی خواستارم اگر اشکالی و جود دارند اصلاح نمایند
سوالات نحوی و صرفی خود را اینجا بنویسید تا به آنها پاسخ داده شود - صفحة 10 54084

خزایی

خزایی
دیگه صاحب خونه شده
دیگه صاحب خونه شده
لا شخص يجيب عن أسئلتي؟

اسدی

اسدی
گروه مدیریت انجمن
خزایی نوشته است:مرحبا من جدید یا أستاذ هل من الممکن أن تشرحوا نائب المفعول ( علی سبیل المثال : ذُهــِبوا بسعید)
سوالات نحوی و صرفی خود را اینجا بنویسید تا به آنها پاسخ داده شود - صفحة 10 772827 سوالات نحوی و صرفی خود را اینجا بنویسید تا به آنها پاسخ داده شود - صفحة 10 83578
مرحبا
هذا نائب المفعول؟
سمعت بنائب المفعول المطلق ولكن لم أسمع بنائب المفعول به
واعتقد أن هذه الجملة ليست صحيحة
ويجب أن تكون هكذا: ذُهب بسعيد
والله العالم سوالات نحوی و صرفی خود را اینجا بنویسید تا به آنها پاسخ داده شود - صفحة 10 54084

http://www.arabiforall.com

اسدی

اسدی
گروه مدیریت انجمن
خزایی نوشته است:شکراً جزیلاً یا أستاذ بغیازي الکریم علی مساعدتکم و إجابتکم و هل من الممکن أن تکتبوا معنی هذه الأسماء الخمسة عشر ؟ سوالات نحوی و صرفی خود را اینجا بنویسید تا به آنها پاسخ داده شود - صفحة 10 83578

المعانی موجودة في هذا الموقع
فقط علیک أن تکتب الأسماء في حقل البحث:
http://www.almaany.com/home.php?language=arabic&word=+%D8%AB%D8%B9%D9%84&search=&lang_name=%D8%B9%D8%B1%D8%A8%D9%8A&category=%D8%A7%D9%84%D9%83%D9%84&type_word=0

http://www.arabiforall.com

خزایی

خزایی
دیگه صاحب خونه شده
دیگه صاحب خونه شده
[quote="اسدی"]
خزایی نوشته است:مرحبا من جدید یا أستاذ هل من الممکن أن تشرحوا نائب المفعول ( علی سبیل المثال : ذُهــِبوا بسعید)
سوالات نحوی و صرفی خود را اینجا بنویسید تا به آنها پاسخ داده شود - صفحة 10 772827 سوالات نحوی و صرفی خود را اینجا بنویسید تا به آنها پاسخ داده شود - صفحة 10 83578
مرحبا
هذا نائب المفعول؟
سمعت بنائب المفعول المطلق ولكن لم أسمع بنائب المفعول به
واعتقد أن هذه الجملة ليست صحيحة
ويجب أن تكون هكذا: ذُهب بسعيد
والله العالم سوالات نحوی و صرفی خود را اینجا بنویسید تا به آنها پاسخ داده شود - صفحة 10 54084[/quot
مرحباً : قد کتب في کتاب " صرف ساده" أن المبني للمجهول للفعل الذي تعدي بواسطة حرف الجر ( علی سبیل المثال: ذَهبوا بسعید) هو أن نجعل الفعل مبنیاً للمجهول و لانغیر الصیغة : ذُهِبوا بسعیدٍ و سألتُکم عنه من قبل و قلتم أنه نائب المفعول
خزایی كتب:
سلام علیکم یا أستاذ أسدي الکریم : قد قیل في کتاب أن المبني للمجهول لفعل" ذهبوا بسعید" هو " ذُهـِبوا بسعید"
و "الواو" في " ذُهبوا" نائب الفاعل (هل هذا صحیح؟) .
إن کان جوابکم موجبا فکیف أصبح الفاعل نائب الفاعل؟




علیکم السلام ورحمة الله ویرکاته
هذا لیس صحیحا
لأن الفعل إذا لم یتعدَ بنفسه وتحول إلی المجهول فيأتي نائب المفعول بعد حرف التعدية الذي یتعدی به الفعل

.............................................................................................................................................................................................
سوالات نحوی و صرفی خود را اینجا بنویسید تا به آنها پاسخ داده شود - صفحة 10 772827 سوالات نحوی و صرفی خود را اینجا بنویسید تا به آنها پاسخ داده شود - صفحة 10 83578 سوالات نحوی و صرفی خود را اینجا بنویسید تا به آنها پاسخ داده شود - صفحة 10 208395

خزایی

خزایی
دیگه صاحب خونه شده
دیگه صاحب خونه شده
شکرا جزیلا یا أستاذ أسدي الکریم علی إجابتکم و ما رأیکم عن الأسئلة التالية

أ لیست الواو في الآیة التي ذکرها أخونا porseshgar مستأنفة ؟ :َالْمُقِيمِينَ الصَّلاَةَ وَالْمُؤْتُونَ الزَّكَاةَ " لأن المؤتین ما إتبع المقیمین في الإعراب ( فأظن الواو مستأنفة) ولکن المعنا یقول أن الواو عاطفة : ولی ار آنان به ژرف اندیشان در علم(دانشمندان) و مؤمنانی که به آنچه به سوی تو و آنچه قبل از تو نازل شد ایمان می آورند و بر پا دارنگان نماز و زکات دهندگان و مؤمنان به خداوند و روز قیامت اجر کبیری خواهیم داد " و أیضا الواو المستأنفة تأتي في أول الجمل غالبا . فهذه الواو من أي نوع ؟
3- قد قیل أن الإسم الممنوع من الصرف لا یقبل تنوین التمکین فقط و یقبل التنوین التعویض و المقابلة
کما قیل إن کان الإسم المنقوص غیر منصرف یقبل تنوین العوض ( قاضٍ)
فلماذا لا نقول : أخریً / موسیً / عیسیً مع أن التنوین لیس تنوین التمکین بل هو تنوین التعویض ؟
سوالات نحوی و صرفی خود را اینجا بنویسید تا به آنها پاسخ داده شود - صفحة 10 772827

اسدی

اسدی
گروه مدیریت انجمن
السلام علیکم
آسف
كان خطأ في الكتابة
أنا قصدت نائب الفاعل وسأصححه
ذهبوا بسعيد
إذا حولناه إلی المجهول یصبح:
ذُهب بسعيد
والمقصود من عدم تغییر الصيغة هو أن نترک الفعل يبقی في الصيغة الأولی "ذهب" ولانغیره
فنقول:
ذُهب به
ذُهبَ بهما
ذُهب بهم
إلخ
ذُهب بعلي
ذُهب بالطلاب
ذُهب بالطالبات
إلخ
فصيغة الفعل لاتتغير کما تری
والاسم الذی بعده نائب فاعل ولکن بالواسطة
سوالات نحوی و صرفی خود را اینجا بنویسید تا به آنها پاسخ داده شود - صفحة 10 54084

http://www.arabiforall.com

اسدی

اسدی
گروه مدیریت انجمن
سلام
دعاس واو را در "والمقیمین الصلاة" واو معترضه دانسته و کل این جمله را هم معترضه دانسته و گفته که محلی از اعراب ندارد
سیبویه و نحاس هم واو را معترضه گرفته اند و نصب مقیمین را به خاطر مدح و تعظیم دانسته اند و سیبویه برای آن از اشعار این را به عنوان مثال آورده و گفته نصب مقیمین در این آیه مانند این شعر است:
وكلّ قوم أطاعوا أمر مرشدهم ... إلّا نميرا أطاعت أمر غاويها
الظّاعنين ولمّا يظعنوا أحدا ... والقائلون لمن دار نخلّيها
لا يبعدن قومي الذين هم ... سمّ العداة وآفة الجزر
النّازلين بكلّ معترك ... والطّيبون معاقد الأزر

شاهد مثال در الظاعنین و النازلین است که به علت مدح منصوب شده است
سوالات نحوی و صرفی خود را اینجا بنویسید تا به آنها پاسخ داده شود - صفحة 10 54084

http://www.arabiforall.com

اسدی

اسدی
گروه مدیریت انجمن
3- اظن أن السبب هو أن الإعراب تقديري ولا يظهر
في مثل "قاض" يظهر الإعراب و تتغير نهاية الکلمة هکذا:
قا ضِ یُن< قاضٍ
ولکن في مثل عیسی و موسی لايظهر هذا الإعراب
فنقول من البداية عیسا و موسا

سوالات نحوی و صرفی خود را اینجا بنویسید تا به آنها پاسخ داده شود - صفحة 10 54084

http://www.arabiforall.com

خزایی

خزایی
دیگه صاحب خونه شده
دیگه صاحب خونه شده
شكرا يا أستاذ أسدي الكريم علي إجابتكم :
قرأت في مكان إذا كان الإسم المنقوص علما مؤنثا يعامله معاملة الأسماء المنقوصة الأخري (أي يجري فيه الإعلال و يقبل تنوين الجر في حالتي الرفع و الجر لأنه تنوين التعويض و لا تنوين التمكين ) فلماذا عيسي و باقي الأسماء المقصورة لا يقبل التنوين؟
سوالات نحوی و صرفی خود را اینجا بنویسید تا به آنها پاسخ داده شود - صفحة 10 83578  

خزایی

خزایی
دیگه صاحب خونه شده
دیگه صاحب خونه شده
أهلا ثانیة يا أستاذ: كما تعلمون إن يكن حرف ساكن جنب حرف ساكن آخر نحرك الحرف الأول لدفع إلتقاء الساكنين و هذه الحركة كسرة غالبا و تسمي بالكسرة العارضية ولكن في بعض الأحيان هذه الحركة فتحة(نحو : من المؤمنين(menalmomenin)) أو ضمة نحو : هم المفلحون(homolmoflehoon) هل لهذا الموضوع قاعدة أو سماعي؟

بغیازی

بغیازی
گروه مدیریت انجمن
خزایی نوشته است:أهلا ثانیة يا أستاذ: كما تعلمون إن يكن حرف ساكن جنب حرف ساكن آخر نحرك الحرف الأول لدفع إلتقاء الساكنين و هذه الحركة كسرة غالبا و تسمي بالكسرة العارضية ولكن في بعض الأحيان هذه الحركة فتحة(نحو : من المؤمنين(menalmomenin)) أو ضمة نحو : هم المفلحون(homolmoflehoon) هل لهذا الموضوع قاعدة أو سماعي؟

بعدالسلام والتجیة :
السؤال:
إذا التقى ساكنان فإننا نحرك الأول منهما، فنقول
مثلا: اكتبِ الدرس (بكسرة تحت الباء) ، ونقول منَ المدينة (بفتحة فوق
النون)... والسؤال: لماذا الكسرة في الأولى والفتحة في الثانية؟ هل هنالك
قاعدة تحكم ذلك؟


الجواب:
إذا التقى ساكنان فإننا نحرك الأول، وهذا التحريك له أحوال:
سوالات نحوی و صرفی خود را اینجا بنویسید تا به آنها پاسخ داده شود - صفحة 10 9053e45d16 فإذا كان التقاء الساكنين من كلمتين نحو ما ذكره أخونا الكريم فإن التحريك يكون بما يخالف حركة الحرف السابق للساكين فإذا كان فتحا أو ضما تحرك بالكسر، وإذا كان كسرا تحرك بالفتح، ولا تحرك بالضم في الحالتين.
فتقول: (مَنِ الذي) و (مِنَ الشيطان) لأن الميم في الأولى مفتوحة وفي الثانية مكسورة.
والیکم المزید في الرابط التالي :

قاعدة التخلص من التقاء الساكنين ...

http://www.ahlalloghah.com/showthread.php?t=6123

http://kakaarabi.blogfa.com/

خزایی

خزایی
دیگه صاحب خونه شده
دیگه صاحب خونه شده
شکرا جزیلا یا أستاذ بغیازي الکریم و جزاک الله خیرا

porseshgar

porseshgar
عضو ممتاز
عضو ممتاز
سوالات نحوی و صرفی خود را اینجا بنویسید تا به آنها پاسخ داده شود - صفحة 10 54084 سلام علیکم

با تشکر از اساتید بزرگوار

1-سوره مبارکه هود (81): وَلاَ يَلْتَفِتْ مِنكُمْ أَحَدٌ إِلاَّ امْرَأَتَكَ

چرا امراتک منصوب است؟ آیا مستشنی بدل از مفعول است؟ معنی دقیق جمله چیست؟ آیا یلتفت لازم است یا متعدی؟

2-سوره مبارکه هود (54):إِن نَّقُولُ إِلاَّ اعْتَرَاكَ بَعْضُ آلِهَتِنَا بِسُوَءٍ

سوره مبارکه البقره (256):لاَ إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ

آیا اعتراک از ریشه عروه است؟ معنی دقیق ریشه عرو؟

3-آیا این کلمات هم از ریشه عرو هستند؟ سوره مبارکه طه (118): إِنَّ لَكَ أَلَّا تَجُوعَ فِيهَا وَلَا

تَعْرَى


سوره مبارکه الصافات (145): فَنَبَذْنَاهُ بِالْعَرَاء وَهُوَ سَقِيمٌ

بغیازی

بغیازی
گروه مدیریت انجمن
وعلیکم السلام ورحمة الله وبرکاته یا أخانا الکریم پرسشگر العزیز :
1-سوره مبارکه هود (81): وَلاَ يَلْتَفِتْ مِنكُمْ أَحَدٌ إِلاَّ امْرَأَتَكَ
إمرأة = مستنی منصوب به فتحه ظاهرة برخی آن را مستثنی از أهل
گرفته اند بصورت :فاسر بأهلک ... الا امرأتک یعنی شبانه خانواده ات را ببر به جز همسرت ( مستثنی منقطع از أهل یا از أحدٌ)
ترجمه : کسی از شما (به پشت سرش ) توجه نکند مگر همسرت...
2-بله: اعتری + ک = أصاب + ک (عرا = آزار داد) " اعتری و عروة هردو از ریشه ی عرو است."
عرا - یعرُو - عَرواً
3- تعری و العَراء از ریشه ی عري از فعل " عَرِيَ - یَعْرَی - عُرْيةً وعُرياً " هم خانواده ی کلمه ی معروف عُریان =برهنه و عاري
البته صاحب المفردات ریشه یهمه ی کلمات مورد نظرشما را در ذیل ماده ی " ع ر ي " آورده
یعنی همه ی را ناقص واوی دانسته .
سوالات نحوی و صرفی خود را اینجا بنویسید تا به آنها پاسخ داده شود - صفحة 10 54084

http://kakaarabi.blogfa.com/

porseshgar

porseshgar
عضو ممتاز
عضو ممتاز
سلام علیکم و رحمه الله و برکاته

با تشکر از استاد بغیازی

1- سوره مبارکه فصلت (22): وَمَا كُنتُمْ تَسْتَتِرُونَ أَنْ يَشْهَدَ عَلَيْكُمْ سَمْعُكُمْ وَلَا أَبْصَارُكُمْ وَلَا جُلُودُكُمْ وَلَكِن ظَنَنتُمْ أَنَّ اللَّهَ لَا يَعْلَمُ كَثِيرًا مِّمَّا تَعْمَلُونَ

لا قبل از ابصارکم و جلودکم به چه معناست؟
اگر ممکنه ترجمه دقیق را ذکر بفرمایید.

2-هذا برای اشاره به نزدیک و ذلک برای دور است. ولی هر دو از اسم اشاره ذا تشکیل شده اند. بر سر یکی های تنبیه و بر سر دیگری ک مخاطب آمده. پس معنی دور و نزدیک از کدام قسمت برداشت می شود؟

3-سوره مبارکه الواقعه (79): لَّا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ

آیا لا یمسه نهی غایب است؟ اگر فعل نهی غایب باشد باید به صورت لا یمسسه بیاید.
پس معنی آیه این است که نباید دست بزنند یا دست نمی زنند؟

خزایی

خزایی
دیگه صاحب خونه شده
دیگه صاحب خونه شده
سلام علیکم یا أستاذ بغیازي الكريم :
كما تعلمون يفصل بين هاء التنبيه و إسم الإشارة أربعة أركان و منه القسم : ها الله ذا
و الله مجرور بأحد حروف القسم الجارة (باء /تاء/واو) ثم حذف حرف القسم الجار ولكن قد بقي ”الله” مجرورا و لم يصبح منصوبا نزع الخافض لماذا؟
سوالات نحوی و صرفی خود را اینجا بنویسید تا به آنها پاسخ داده شود - صفحة 10 208395 سوالات نحوی و صرفی خود را اینجا بنویسید تا به آنها پاسخ داده شود - صفحة 10 772827

بغیازی

بغیازی
گروه مدیریت انجمن
خزایی نوشته است:سلام علیکم یا أستاذ بغیازي الكريم :
كما تعلمون يفصل بين هاء التنبيه و إسم الإشارة أربعة أركان و منه القسم : ها الله ذا
و الله مجرور بأحد حروف القسم الجارة (باء /تاء/واو) ثم حذف حرف القسم الجار ولكن قد بقي ”الله” مجرورا و لم يصبح منصوبا نزع الخافض لماذا؟
سوالات نحوی و صرفی خود را اینجا بنویسید تا به آنها پاسخ داده شود - صفحة 10 208395 سوالات نحوی و صرفی خود را اینجا بنویسید تا به آنها پاسخ داده شود - صفحة 10 772827
وعلیکم السلام ورحمة الله وبرکاته یا أخانا الکریم خزایي العزیز وبعد:
* هَا للقَسم: هِي "هَا" للتَّنْبِيهِ، ولكنَّها قد تَنُوبُ في القَسَم عن الواوِ، تقولُ: "لا هَا اللهِ ذَا"، وتمُدُّ أَلِفَ "هَا" وإنْ كانَ بَعْدَها شَدَّةُ لَفْظِ الجَلالَة، كما تُلْفَظ "هَامَّة" وإنْ شِئْتَ قُلتَ "لا هَللَّهِ ذا" فتحذف الألف، وتكون في موضع الواو إذا قلت: "لاواللهِ". وأمَّا ذَا فهو الشيء ُالذي تُقسِم به، فالتقدير: "لا واللهِ هَذا ما أُقسِمُ به" فَحذَفْتَ الخَبَر لِعِلْم السَّامِعِ به أو "ذا" خَبَرٌ لِمُبْتَدَأ مَحْذُوفٍ، التَّقْدِيرُ: "الأمْرُ ذا".
ولَفْظ الجَلالة يُجَر بـ "هَا" كما يُجَرُّ بوَاوِ القَسَم.
سوالات نحوی و صرفی خود را اینجا بنویسید تا به آنها پاسخ داده شود - صفحة 10 54084

http://kakaarabi.blogfa.com/

porseshgar

porseshgar
عضو ممتاز
عضو ممتاز

سلام علیکم و رحمه الله

1- سوره مبارکه فصلت (22): وَمَا كُنتُمْ تَسْتَتِرُونَ أَنْ يَشْهَدَ عَلَيْكُمْ سَمْعُكُمْ وَلَا أَبْصَارُكُمْ وَلَا جُلُودُكُمْ وَلَكِن ظَنَنتُمْ أَنَّ اللَّهَ لَا يَعْلَمُ كَثِيرًا مِّمَّا تَعْمَلُونَ

لا قبل از ابصارکم و جلودکم به چه معناست؟ آیا می توان مَا كُنتُمْ تَسْتَتِرُونَ را معنی کرد: طلب پوشاندن میکردید ولی نمی توانستید بپوشانید؟
اگر ممکنه ترجمه دقیق را ذکر بفرمایید.

2-هذا برای اشاره به نزدیک و ذلک برای دور است. ولی هر دو از اسم اشاره ذا تشکیل شده اند. بر سر یکی های تنبیه و بر سر دیگری ک مخاطب آمده. پس معنی دور و نزدیک از کدام قسمت برداشت می شود؟

3-سوره مبارکه الواقعه (79): لَّا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ

آیا لا یمسه فعل نهی غایب است؟ اگر فعل نهی غایب باشد باید به صورت لا یمسسه بیاید.
پس معنی آیه این است که نباید دست بزنند یا دست نمی زنند؟

4- آیا اولاء در اولئک از ریشه اول بر وزن فعلاء به ضمه فاء است؟

خزایی

خزایی
دیگه صاحب خونه شده
دیگه صاحب خونه شده
porseshgar نوشته است:
سلام علیکم و رحمه الله

1- سوره مبارکه فصلت (22): وَمَا كُنتُمْ تَسْتَتِرُونَ أَنْ يَشْهَدَ عَلَيْكُمْ سَمْعُكُمْ وَلَا أَبْصَارُكُمْ وَلَا جُلُودُكُمْ وَلَكِن ظَنَنتُمْ أَنَّ اللَّهَ لَا يَعْلَمُ كَثِيرًا مِّمَّا تَعْمَلُونَ

لا قبل از ابصارکم و جلودکم به چه معناست؟ آیا می توان مَا كُنتُمْ تَسْتَتِرُونَ را معنی کرد: طلب پوشاندن میکردید ولی نمی توانستید بپوشانید؟
اگر ممکنه ترجمه دقیق را ذکر بفرمایید.

2-هذا برای اشاره به نزدیک و ذلک برای دور است. ولی هر دو از اسم اشاره ذا تشکیل شده اند. بر سر یکی های تنبیه و بر سر دیگری ک مخاطب آمده. پس معنی دور و نزدیک از کدام قسمت برداشت می شود؟

3-سوره مبارکه الواقعه (79): لَّا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ

آیا لا یمسه فعل نهی غایب است؟ اگر فعل نهی غایب باشد باید به صورت لا یمسسه بیاید.
پس معنی آیه این است که نباید دست بزنند یا دست نمی زنند؟

4- آیا اولاء در اولئک از ریشه اول بر وزن فعلاء به ضمه فاء است؟
سلام عليكم و با کسب اجازه از اساتید گرامی
1- " لا " موجود برای نفی بوده و غیر عامل می باشد و آن را ترجمه نمی کنند / بله ؛ بنا به نظر برخی از مفسرین تستترون فعل متعدی به واسطه یکی از حروف جر ( إلی/ب/ من / عن ) می باشد که به واسطه ایتان أن محذوف شده است ( و عبارت : "أن یشهد " منصوب است به نزع خافض) لذا این فعل را می توان به صورت : و [ گناهانتان را] نمی پوشاندید و یا نمی توانستید بپوشانید معنا کرد البته عده ای دیگر فعل تستترون را لازم گرفته اند و گفته اند : پوشیده نمی شدید و یا نمی توانستید پوشیده و پنهان شوید
( و عبارت : " أن یشهد " را علت و قوع فعل دانسته اند ( از ترس شهادت اعضاء) لذا آن را مفعول له گرفته اند)
در ترجمه آیه چند نظر دیده می شود :
الف) و { گناهانتان را} نمی پوشانید { از ترس اینکه} که مبادا گوشتان و چشمانتان و پوست بدنتان علیه شما شهادت بدهند بلکه می پنداشتید که خدا بسیاری از چیزهایی را که می دانید نمی داند
ب) : و شما [هنگام گناهكارى در دنيا] از اينكه گوش و ديدگان و پوستهاتان بر ضد شما گواهى دهند نمى‏توانستيد پنهان شويد و ليكن [به سبب پنهانى گناه‏كردن‏] پنداشتيد كه خدا بسيارى از آنچه مى‏كنيد نمى‏داند.
پ) : و شما (در دنيا وقت گناه) از (بيم) آنكه گوش و ديدگان و پوست‏هايتان بر ضد شما گواهى دهد پنهان نمى‏شديد، بلكه (تنها از مردم استتار مى‏ كرديد و) گمان كرديد كه خداوند بيشتر آنچه را كه (پنهان از مردم) به جا مى‏آوريد نمى‏داند

2- اسم اشاره " ذا" فی نفسه خود معنای قریب دارد و گاهی برای آگاه کردن مخاطب و متوجه کردن او به سمت مشار الیه به آن های تنبیه می افزایند : هذا
اما زمانی که کاف خطاب به آن افزوده می شود به آن معنای متوسط می دهد : ذاک و اگر در این حالت به آن لام بُعد بیفزایم ، لام بُعد به آن معنای بعید می دهد : ذلک
3- خیر ؛ " لا" در اینجا حرف نفی و غیر عامل بوده و فعل یمسه مضارع منفی می باشد : و جز پاکان به آن دست نمی زنند
4- بله ، أُولاء که اصل آن " ألاء " بر وزن فُعال بوده به ضم فاء می باشد ( واو خوانده نمی شود)
سوالات نحوی و صرفی خود را اینجا بنویسید تا به آنها پاسخ داده شود - صفحة 10 54084

خزایی

خزایی
دیگه صاحب خونه شده
دیگه صاحب خونه شده
مرحبا يا أستاذ بغيازي الكريم ؛
لماذا لا يأتي خبر ”كأين” مفردا
٢- قد قيل أن ”كأين” مختص بالدخول علي الفعل الماضي فلماذا لنقول : كأين من غني لا يقنع / كأين من دابة لا تحمل رزقها الله يرزقها و إياكم (الخبر جملة إسمية)؟
سوالات نحوی و صرفی خود را اینجا بنویسید تا به آنها پاسخ داده شود - صفحة 10 772827 سوالات نحوی و صرفی خود را اینجا بنویسید تا به آنها پاسخ داده شود - صفحة 10 208395



اين مطلب آخرين بار توسط خزایی در الجمعة 30 مارس - 4:40 ، و در مجموع 2 بار ويرايش شده است.

porseshgar

porseshgar
عضو ممتاز
عضو ممتاز
سلام علیکم و با تشکر فراوان از استاد خزایی

1- در عبارت اولی القربی ریشه و وزن اولی چیست؟

2-فعل معتل ناقص واوی در مضارع با وزن یفعل با فتحه عین آیا لام در یفعل به یاء تبدیل می شود و یفعل به صورت یفعی اعلال می شود؟ میشود مثال بزنید

3-فرق تجاره و بیع چیست؟ آیا تجاره از ریشه اجر است که همزه اجر به تاء تبدیل شده؟

4- وزن فعلاء به ضمه ف و فتحه ع مثل علماء آیا همیشه برای جمع مکسر ذی شعور به کار می رود؟

5-فعل باب استفعال می تواند لازم باشد؟

مشاهده موضوع بعدي مشاهده موضوع قبلي بازگشت به بالاي صفحه  پيام [صفحه 10 از 19]

رفتن به صفحه : الصفحة السابقة  1 ... 6 ... 9, 10, 11 ... 14 ... 19  الصفحة التالية

صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد